پیرجمال اردستانیپیرجمال اردستانی، عارف و شاعر و نویسنده مشهور ایرانی در قرن نهم است. فهرست مندرجات۲ - اختلاف در نام پیرجمال ۳ - تاریخ ولادت و محل تولد ۴ - سفر به شهرهای مختلف ۵ - مرشد پیرجمال ۶ - ارتباط طریقت پیرجمال و سهروردی ۷ - رؤسای سلسله پیرجمال ۸ - پیرجمال درعصر تیموریه ۹ - مرگ و محل دفن پیرجمال ۱۰ - نوادگان پیرجمال ۱۱ - فضل الله مرید پیرجمال ۱۲ - مذهب پیرجمال ۱۳ - ذم و تحقیر پیرجمال ۱۴ - حیاط معنوی نزد پیرجمال ۱۵ - عقیده پیرجمال درباره پیمودن مراحل سلوک ۱۶ - گرایشهای پیرجمال ۱۶.۱ - گرایش به قلندریه ۱۶.۲ - گرایش به نقطویه ۱۷ - ویژگی آثار پیرجمال ۱۸ - نظر نیکلسون درباره آثار پیرجمال ۱۹ - توجه پیرجمال به شعر ۲۰ - ویژگیهای ادبی در آثار پیرجمال ۲۱ - آثار شعری پیرجمال ۲۲ - موضوعات اشعار پیرجمال ۲۳ - معرفی آثار نثری پیرجمال ۲۳.۱ - ویژگی کتاب مرآة الاءفراد ۲۳.۲ - کتاب شرح الکنوز و کشف الرموز ۲۳.۳ - سایر کتابهای پیرجمال ۲۴ - منابع ۲۵ - پانویس ۲۶ - منبع ۱ - لقب پیر جمالوی متخلص به جمالی، ملقَّب به جمال الدّین و معروف به عاشق اصفهانی بود و لقب طریقتی وی محمدشاه است. [۱]
ابوالقاسم رفیعی مهرآبادی، آتشکده اردستان، ج۱، ص۳۵۱، بخش ۱، تهران ۱۳۳۶ش.
[۲]
محمد اخترچیمه، مقام شیخ فخرالدین ابراهیم عراقی در تصوف اسلامی، ج۱، ص۲۶۹، اسلام آباد ۱۳۷۲ش.
۲ - اختلاف در نام پیرجمالدر نام وی اختلاف هست، بعضی او را محمد و برخی احمد خواندهاند. [۳]
رضاقلی بن محمد هادی هدایت، تذکره ریاض العارفین، ج۱، ص۷۲، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران (۱۳۴۴ ش).
[۴]
محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۱، ص۳۱۲، تهران ۱۳۶۹ ش.
سعید نفیسی [۵]
سعید نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری، ج۱، ص۲۴۴، تهران ۱۳۶۳ ش.
از او با عنوان «فضل الله احمد» یاد کرده است.
۳ - تاریخ ولادت و محل تولداز تاریخ ولادت، نام پدر و شرح حال او اطلاع دقیقی در دست نیست. در بعضی آثارش، با اشارهای به نیاکان خود، می گوید که از شیراز و اهل ادب و هنر بودهاند. گفتهاند که در ده کچویه سنگ، در نزدیکی شهر اردستان، متولد شده است. ظاهراً بخش عمدهای از زندگی خود را در محله فهره اردستان گذرانده است. ۴ - سفر به شهرهای مختلفاز آثار او برمی آید که در آغاز به تحصیل علوم رسمی پرداخته بود، اما مدتی بعد آن را رها کرد و به سیر و سیاحت روی آورد. [۶]
رضاقلی بن محمد هادی هدایت، تذکرة ریاض العارفین، ج۱، ص۷۲، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران (۱۳۴۴ ش).
[۷]
ابوالقاسم رفیعی مهرآبادی، ج۱، ص۳۵۰، آتشکده اردستان، بخش ۱، تهران ۱۳۳۶ش.
[۸]
ابوالقاسم رفیعی مهرآبادی، ج۱، ص۳۵۲، آتشکده اردستان، بخش ۱، تهران ۱۳۳۶ش.
[۹]
پیرجمال اردستانی، مرآة الاءفراد، مقدمه انیسی پور، ص ۱۸، چاپ حسین انیسی پور، تهران ۱۳۷۱ ش.
و از جمله، به خراسان، تبریز، شیراز، لیلاز، هند، مصر ، حلب، دمشق ، مکه ، روم، چین و ترکستان سفر کرد. [۱۰]
پیرجمال اردستانی، کلیات پیرجمال اردستانی، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۴۲۷۶: شرح الکنوز و کشف الرموز، گ ۸۶ر .
[۱۱]
پیرجمال اردستانی، کلیات جمالی اردستانی، ج۱، ص۴۳۵، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۱۱۳۲: محبوب الصدیقین، نورٌعلی نور.
۵ - مرشد پیرجمالپیرجمال، طی زیارتهایش ، در مکه با راهنمایی پیرمردی ناشناس به جستجوی پیر و مرشدی برخاست و عاقبت دست ارادت به سوی پیر مرتضی اردستانی (ولادت ۷۸۴)، فرزند امیرشمس الدین محمد اردستانی ندیم شاه منصور (مقتول ۷۹۵)، دراز کرد و از او خرقه گرفت. [۱۲]
پیرجمال اردستانی، دیوان، مقدمه میرعابدینی، ص۱۰، چاپ ابوطالب میرعابدینی، تهران ۱۳۷۶ ش.
[۱۳]
لطفعلی بن آقاخان آذربیگدلی، آتشکده، ج۱، ص۱۶۰، چاپ سنگی بمبئی ۱۲۷۷.
پیرجمال در بسیاری از آثار خود، بارها پیرمرتضی را ستوده و او را از بزرگان عرفا دانسته و حکایاتی از او نقل کرده است. [۱۴]
پیرجمال اردستانی، مرآة الاءفراد، ج۱، ص۲۰۷، چاپ حسین انیسی پور، تهران ۱۳۷۱ ش.
۶ - ارتباط طریقت پیرجمال و سهروردیسلسله ارادت و اتصال طریقت پیرجمال، از طریق پیر مرتضی، به چند واسطه، به شیخ ابوالنجیب عبدالقاهر سهروردی می رسد. [۱۵]
زین العابدین بن اسکندر شیروانی، بستان السیاحه، ج۱، ص۳۴۸، یا، سیاحت نامه، چاپ سنگی تهران ۱۳۱۵ش.
[۱۶]
محمدمعصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۲، ص۳۵۵، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۵ ش.
لذا سلسلهای که به پیرجمال نسبت دادهاند، به «پیرجمالیه» یا «جمالیه» شهرت یافته است و آن را یکی از سلسلههای منشعب از سهروردیه دانستهاند. [۱۷]
عبدالحسین زرین کوب، ج۱، ص۸۲، ارزش میراث صوفیه، تهران ۱۳۶۹ ش.
[۱۸]
محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، تهران ۱۳۶۹ ش.
[۱۹]
محمود بن علی عزالدین کاشانی، مصباح الهدایة و مفتاح الکفایة، ج۱، ص۳۱، چاپ جلال الدین همایی، تهران ۱۳۶۷ ش.
به قولی [۲۰]
محمد اخترچیمه، مقام شیخ فخرالدین ابراهیم عراقی در تصوف اسلامی، ج۱، ص۲۶۷، اسلام آباد ۱۳۷۲ش.
[۲۱]
محمد اخترچیمه، مقام شیخ فخرالدین ابراهیم عراقی در تصوف اسلامی، ج۱، ص۲۷۱، اسلام آباد ۱۳۷۲ش.
این سلسله در ایران از شعب دیگری که به سهروردی منتهی میشده معروفتر بوده، و تعلیمات شیخ فخرالدین عراقی را نیز همین سلسله در ایران منتشر کرده است.
۷ - رؤسای سلسله پیرجمالرؤسای سلسله پیرجمالیه عبارتاند از: پیراسحاق، پیرعلی، پیرحسین، پیربابا صابر، سلطان سیدلطیف، شیخ محمدعلی، سیدعلاءالدین و شیخ عارف (باباعارف)، که یکی بعد از دیگری، ریاست این سلسله را برعهده داشته اند. [۲۲]
احسان الله هاشمی، «شهر تاریخی اردستان»، ج۱، ص۱۸۹، سالنامه نوردانش، سال ۱۰ (۱۳۳۴ ش).
۸ - پیرجمال درعصر تیموریهپیرجمال در عهد شاهرخ پسر امیرتیمور و اخلاف او میزیسته است. وی در آثارش به اوضاع سیاسی زمان خود و به بعضی از سلاطین عصرش اشاره کرده و گاه آنان را ستوده و گاه نکوهیده است. [۲۳]
محمدمعصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۲، ص۳۵۵، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۵ ش.
[۲۴]
پیرجمال اردستانی، کلیات پیرجمال اردستانی، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۴۲۷۶: شرح الکنوز و کشف الرموز، ۸۶ ر.
[۲۵]
پیرجمال اردستانی، کلیات پیرجمال اردستانی، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۴۲۷۶: شرح الکنوز و کشف الرموز، گ ۸۳ پ.
[۲۶]
پیرجمال اردستانی، دیوان، ص۳۶ـ۳۷، چاپ ابوطالب میرعابدینی، تهران ۱۳۷۶ ش.
[۲۷]
پیرجمال اردستانی، دیوان، ص۱۶، چاپ ابوطالب میرعابدینی، تهران ۱۳۷۶ ش.
در رساله محبوب الصدیقین [۲۸]
پیرجمال اردستانی، کلیات جمالی اردستانی، ج۱، ص۲۶۶، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۱۱۳۲: محبوب الصدیقین، نورٌعلی نور.
پیرجمال از ملاقات خود با الغ بیگ بن شاهرخ (حک: ۸۵۰ـ۸۵۳) در سمرقند سخن میگوید.
۹ - مرگ و محل دفن پیرجمالبه گزارش بیشتر منابع، پیرجمال در سال ۸۷۹ وفات یافته، [۲۹]
رضاقلی بن محمد هادی هدایت، تذکرة ریاض العارفین، ج۱، ص۵۵، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران (۱۳۴۴ ش).
[۳۰]
محمدمعصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۲، ص۳۵۵، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۵ ش.
اما حسن روملو [۳۱]
حسن روملو، احسن التواریخ، ج۱۱، ص۶۰۳، چاپ عبدالحسین نوائی، ج ۱۱، تهران ۱۳۴۹ ش.
سال وفات وی را در ۸۸۶ و بلوشه آن را ۹۰۱ نوشته است. [۳۲]
ذبیح الله صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج۴، ص۴۵۵، ج ۴، تهران ۱۳۶۳ ش.
برخی گفتهاند که او شهید شده است. [۳۳]
رضاقلی بن محمد هادی هدایت، اصول الفصول فی حصول الوصول، ج۱، ص۴۸۷، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۲۱۰۳.
او در کنار قبر پیر خود، در بقعه پیرمرتضی، واقع در محله فهره اردستان و مجاور مسجد سفید سردشت، به خاک سپرده شد، [۳۴]
محمدبن عبدالرحمان سخاوی، الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، ج۶، ص۱۷۱، قاهره.
که محل وفات پیرجمال را بیت المقدس دانسته است.
۱۰ - نوادگان پیرجمالملامحمدصادق اردستانی، از حکمای معروف قرن یازدهم و دوازدهم، و ملارمضانعلی نیستانی متخلص به کوچکعلی از نوادگان او بودهاند. [۳۵]
ابوالقاسم رفیعی مهرآبادی، آتشکده اردستان، ج۱، ص۴۶، بخش ۱، تهران ۱۳۳۶ش.
[۳۶]
ابوالقاسم رفیعی مهرآبادی، آتشکده اردستان، ج۱، ص۳۵۰، بخش ۱، تهران ۱۳۳۶ش.
[۳۷]
ابوالقاسم رفیعی مهرآبادی، آتشکده اردستان، ج۱، ص۳۸۴، بخش ۱، تهران ۱۳۳۶ش.
[۳۸]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۹، قسم ۳، ص۹۲۴، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۱۱ - فضل الله مرید پیرجمالاز جمله مریدان او فضل الله بن روزبهان خنجی، از شعرا و خوشنویسان و عرفا و مؤلفان قرن نهم و اوایل قرن دهم، بوده است. به گفته سخاوی [۳۹]
محمدبن عبدالرحمان سخاوی، الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، ج۶، ص۱۷۱، قاهره.
او درباره مناقب پیر و مرشدش جمال اردستانی، کتابی تألیف کرده بود.
۱۲ - مذهب پیرجمالپیرجمال از ائمه علیهمالسلام و خلفای راشدین با احترام یاد کرده، اما گرایش شیعی وی بیشتر بوده و این نکته از نوشتهها و تألیفات او بخوبی روشن میشود، وی در تمجید ائمه شیعه ، بویژه حضرت علی و امام حسین علیهماالسلام، القاب بسیاری به کار برده است، [۴۰]
پیرجمال اردستانی، مرآة الاءفراد، ج۱، ص۱۰۴، چاپ حسین انیسی پور، تهران ۱۳۷۱ ش.
[۴۱]
پیرجمال اردستانی، مرآة الاءفراد، ج۱، ص۱۴۳، چاپ حسین انیسی پور، تهران ۱۳۷۱ ش.
[۴۲]
پیرجمال اردستانی، مرآة الاءفراد، ج۱، ص۲۰۱، چاپ حسین انیسی پور، تهران ۱۳۷۱ ش.
[۴۳]
پیرجمال اردستانی، مرآة الاءفراد، ج۱، ص۲۰۴، چاپ حسین انیسی پور، تهران ۱۳۷۱ ش.
و در دیوان او [۴۴]
پیرجمال اردستانی، دیوان، ج۱، ص۷ـ ۸، چاپ ابوطالب میرعابدینی، تهران ۱۳۷۶ ش.
[۴۵]
پیرجمال اردستانی، دیوان، ج۱، ص۳۶، چاپ ابوطالب میرعابدینی، تهران ۱۳۷۶ ش.
[۴۶]
پیرجمال اردستانی، دیوان، ج۱، ص۳۸، چاپ ابوطالب میرعابدینی، تهران ۱۳۷۶ ش.
[۴۷]
پیرجمال اردستانی، دیوان، ج۱، ص۴۸ـ۴۹، چاپ ابوطالب میرعابدینی، تهران ۱۳۷۶ ش.
[۴۸]
پیرجمال اردستانی، دیوان، ج۱، ص۵۱ ـ۵۴، چاپ ابوطالب میرعابدینی، تهران ۱۳۷۶ ش.
نیز اشعاری در منقبت چهارده معصوم علیهمالسلام وجود دارد.
۱۳ - ذم و تحقیر پیرجمالعبدالواسع نظامی باخرزی، [۴۹]
عبدالواسع بن جمال الدین نظامی باخرزی، مقامات جامی: گوشههایی از تاریخ فرهنگی و اجتماعی خراسان در عصر تیموریان، ج۱، ص۱۸۰، چاپ نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۷۱ ش.
همراه با ذم بسیار پیرجمال و آثارش، و نیز فخرالدین صفی، [۵۰]
علی بن حسین فخرالدین صفی، لطائف الطوائف، ج۱، ص۲۳۲، چاپ احمد گلچین معانی، تهران ۱۳۳۶ ش.
از دیدار جامی و پیرجمال، حکایتهایی نقل کرده و نوشتهاند که جامی او را قدح میکرده است و شاید تمایلات شیعی پیرجمال بوده که جامی (پیرو طریقه نقشبندیه ) را به تشنیع و تحقیر وی واداشته است.
۱۴ - حیاط معنوی نزد پیرجمالپیرجمال، همانطور که از آثارش پیداست، عارفی متشرع بوده، و بارها بر متابعت از شریعت تأکید کرده است. [۵۱]
پیرجمال اردستانی، مرآة الاءفراد، ج۱، ص۸۶، چاپ حسین انیسی پور، تهران ۱۳۷۱ ش.
[۵۲]
پیرجمال اردستانی، مرآة الاءفراد، ج۱، ص۹۰، چاپ حسین انیسی پور، تهران ۱۳۷۱ ش.
[۵۳]
پیرجمال اردستانی، مرآة الاءفراد، ج۱، ص۱۶۰، چاپ حسین انیسی پور، تهران ۱۳۷۱ ش.
[۵۴]
پیرجمال اردستانی، مرآة الاءفراد، ج۱، ص۲۳۲، چاپ حسین انیسی پور، تهران ۱۳۷۱ ش.
به رأی او، سالک باید بعد از شریعت گام در طریقت نهد تا به حقیقت واصل شود. [۵۵]
پیرجمال اردستانی، مرآة الاءفراد، ج۱، ص۱۶۷ـ ۱۶۸، چاپ حسین انیسی پور، تهران ۱۳۷۱ ش.
[۵۶]
پیرجمال اردستانی، مرآة الاءفراد، ج۱، ص۲۰۰، چاپ حسین انیسی پور، تهران ۱۳۷۱ ش.
او این سه جنبه حیات معنوی را، آنجا که درباره کتاب شرح الکنوز خود سخن گفته [۵۷]
پیرجمال اردستانی، کلیات پیرجمال اردستانی، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۴۲۷۶: شرح الکنوز و کشف الرموز، گ ۲۳۹ ر ـ پ.
، چنین بیان میکند: «قسم اول از کتاب شرح الکنوز در بیان صورت روش انبیاء است که شریعتش گویند، قسم دوم در بیان اهل طریقت، و قسم سوم در شرح اهل حقیقت که ارباب عشق و محبتاند . و این قسم نیز اولاً مشتمل است بر احوال شیخ الاسلام شهاب الدین عمر سهروردی قدس سره، که شیخ شریعت است، و ثانیاً مشتمل است بر احوال شیخ زین الملة و الدین عبدالسلام کاموئی قدس سره، که پیر طریقت است، و آخرین مشتمل است بر بیان ظهور حضرت پیر مرتضی علی اردستانی، قدس الله روحه العزیز، که از ارباب تصوف و محبت و عشق و حقائق معرفت است.» از این نوشته، همچنین طریقه وی و ارتباطش با مشایخ سهروردیه آشکار میشود. [۵۸]
عبدالحسین زرین کوب، جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۸۲، تهران ۱۳۵۷ ش.
او معتقد است که اهل شرع در طبیعت و دنیا ، و اهل طریقت در هشت باغ بندگی ، یعنی عُقبی، و اهل حقیقت در عالم بی حد، که عالم محبت است، سیر میکنند. اهل دنیا و آخرت از عالم بی حد بی خبرند، و اهل این سه عالم سنخیت و جنسیتی با هم ندارند. [۵۹]
پیرجمال اردستانی، کلیات جمالی اردستانی، ج۱، ص۴۳۱ـ۴۳۲، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۱۱۳۲: محبوب الصدیقین، نورٌعلی نور.
۱۵ - عقیده پیرجمال درباره پیمودن مراحل سلوکپیرجمال، برای طی مدارج سلوک ( شریعت ، طریقت، حقیقت)، بر پیروی سالک از پیری دانا تأکید بسیار کرده است. [۶۰]
پیرجمال اردستانی، مرآة الاءفراد، ج۱، ص۸۶، چاپ حسین انیسی پور، تهران ۱۳۷۱ ش.
[۶۱]
پیرجمال اردستانی، مرآة الاءفراد، ج۱، ص۱۰۷، چاپ حسین انیسی پور، تهران ۱۳۷۱ ش.
[۶۲]
پیرجمال اردستانی، مرآة الاءفراد، ج۱، ص۱۳۷، چاپ حسین انیسی پور، تهران ۱۳۷۱ ش.
[۶۳]
پیرجمال اردستانی، مرآة الاءفراد، ج۱، ص۱۶۳، چاپ حسین انیسی پور، تهران ۱۳۷۱ ش.
[۶۴]
پیرجمال اردستانی، مرآة الاءفراد، ج۱، ص۲۲۱، چاپ حسین انیسی پور، تهران ۱۳۷۱ ش.
به عقیده او، نورمرید در باطن پیر سیر میکند و از نور باطن پیر پرورده میشود و بار دیگر از باطن پیر به باطن مرید مراجعت میکند. [۶۵]
پیرجمال اردستانی، کلیات جمالی اردستانی، ج۱، ص۴۳۳، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۱۱۳۲: محبوب الصدیقین، نورٌعلی نور.
او ذکر و خلوت و تلاوت را بدون تبعیت از پیر بیهوده میداند. [۶۶]
پیرجمال اردستانی، مرآة الاءفراد، ج۱، ص۱۶۱، چاپ حسین انیسی پور، تهران ۱۳۷۱ ش.
۱۶ - گرایشهای پیرجمال۱۶.۱ - گرایش به قلندریهتعالیم صوفیانه پیرجمال، تعالیمی محتاطانه از تصوف اهل صحو است که به مشرب قلندریه و اهل سکر نیز گرایش دارد. او در آثار خود به اصطلاحات و آداب قلندران و به احوال عارفان قلندر توجه کرده است. برخی تمایل وی به قلندری را، که در بعضی اشعارش آشکار است، ناشی از تأثیر فخرالدین عراقی بر او دانستهاند. [۶۷]
عبدالحسین زرین کوب، جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۳۳۳، تهران ۱۳۵۷ ش.
[۶۸]
پیرجمال اردستانی، میزان الحقایق، ج۱، ص۴۲۲ـ۴۲۳، چاپ محمود مدبری، در فرهنگ ایران زمین، ج ۲۹ (۱۳۷۵ ش).
۱۶.۲ - گرایش به نقطویهنیز گفتهاند که پیرجمال از نقطویان ، بویژه محمود پسیخانی و آثار او، متأثر بوده است. پاره ای از سخنان و اصطلاحاتی نیز که در آثار او دیده میشود، آشکارا گرایش وی را به نقطویه نشان میدهد. [۶۹]
علیرضا ذکاوتی قراگزلو، «تأویل و تناسخ و بقایای آیین نقطوی»، ج۱، ص۱۸۵ـ۱۸۶، معارف، دوره ۱۵، ش ۱ و ۲ (فروردین ـ آبان ۱۳۷۷).
۱۷ - ویژگی آثار پیرجمالپیرجمال آثار بسیاری تألیف کرده، چنانکه به قولی [۷۰]
رضاقلی بن محمد هادی هدایت، تذکرة ریاض العارفین، ج۱، ص۵۵، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران (۱۳۴۴ ش).
می توان او را از این حیث با عطار نیشابوری قیاس کرد که آثار فراوانی، به درست یا نادرست، به او منسوب است. البته در آثار او نکات بدیع و نو ، نسبت به متقدمان، کمتر است. آنچه در آثار وی در آن ایام تا حدی تازگی داشته آمیختن نظم و نثر بوده، که در برخی نظم و در پارهای نثر فزونی داشته است. پیرجمال در زبان فارسی و عربی کاملاً تبحر داشته و با فقه و فلسفه و عرفان و تفسیرهای عرفانی آیات قرآن آشنا بوده است. او در کتابهای خود، بیشتر به شرح و تفسیر سُوَر و آیات کریمه قرآن و احادیث پیامبر و ائمه و شرح بیانات عرفانی و اشعار شاعران و عارفان بزرگ پرداخته است.
۱۸ - نظر نیکلسون درباره آثار پیرجمالنیکلسون او را نویسنده ای مبتکر ندانسته، اما آثارش را از آن جهت که حاوی مطالب بسیاری درباره تصوف در قرن نهم هجری است، در خور توجه خوانده است. ۱۹ - توجه پیرجمال به شعردر شعر ، به شیوه اوحدی، کاتبی، نظامی ، سعدی و عطار توجه داشته و بارها به اشعار حافظ تمثل جسته است، اما به مولوی و مثنوی او دلبستگی خاصی دارد. [۷۱]
عبدالحسین زرین کوب، جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۳۳۳، تهران ۱۳۵۷ ش.
[۷۲]
ضیاءالدین حدایق شیرازی، فهرست کتابخانه مجلس شورای ملی، ج۳، ص۵۴۵، ج ۳، تهران ۱۳۱۸ـ۱۳۲۱ ش.
[۷۳]
پیرجمال اردستانی، دیوان، مقدمه میرعابدینی، ص۱۲۴، چاپ ابوطالب میرعابدینی، تهران ۱۳۷۶ ش.
به عقیده او، بعد از قرآن و احادیث پیامبر کتابی بهتر از مثنوی یافت نمیشود. پیرجمال از مراد خود، پیر مرتضی، نقل میکند که حدیقه سنائی و فصوص ابن عربی در یک ورق مثنوی مولوی میگنجد. [۷۴]
پیرجمال اردستانی، مرآة الاءفراد، ج۱، ص۱۵۱، چاپ حسین انیسی پور، تهران ۱۳۷۱ ش.
۲۰ - ویژگیهای ادبی در آثار پیرجمالبرای پیرجمال، بیان مفاهیم و مبانی عرفانی و توجه به محتوا و مضمون، بر زیباییهای ادبی رجحان دارد. [۷۵]
پیرجمال اردستانی، میزان الحقایق، مقدمه مدبری، ص ۳۹۳، چاپ محمود مدبری، در فرهنگ ایران زمین، ج ۲۹ (۱۳۷۵ ش).
شیوه نوشتههای پیرجمال آمیختهای است از ویژگیهای ادبی دوره پیش از مغول و دوره مغول و عصر تیموریان است. [۷۶]
پیرجمال اردستانی، مرآة الاءفراد، مقدمه انیسی پور، ص۳۶، چاپ حسین انیسی پور، تهران ۱۳۷۱ ش.
۲۱ - آثار شعری پیرجمالتألیفات پیرجمال، با توجه به فهرستهای نسخ خطی، حدود سی اثر است که به زبان فارسی نگاشته شده و برخی از آنها منتشر شده است، از آن جمله: دیوان، مشتمل بر قصاید، مستزادات، ترکیب بند، ترجیع بند، غزلیات، قطعات، رباعیات و فهلویات، میزان الحقایق، شامل ۲۵۳ رباعی عرفانی به زبان ساده و گاه عامیانه که خود مؤلف آنها را تدوین و مرتب کرده است. ۲۲ - موضوعات اشعار پیرجمالوی در این رباعیات، به بیان اندرزهای اخلاقی و بعضی حقایق عرفانی، از قبیل فقر و فنا و پرهیز از دنیاطلبی و توصیه به عشق و محبت و علم و عمل و پیروی از شریعت و صیانت نفس ، پرداخته و گاه بدون هیچ واهمهای، از وضع روزگار و صوفیه و حتی پادشاه زمان انتقاد کرده است. [۷۷]
پیرجمال اردستانی، میزان الحقایق، مقدمه مدبری، ص۳۹۸، چاپ محمود مدبری، در فرهنگ ایران زمین، ج ۲۹ (۱۳۷۵ ش).
[۷۸]
پیرجمال اردستانی، میزان الحقایق، مقدمه مدبری، ص۴۰۰، چاپ محمود مدبری، در فرهنگ ایران زمین، ج ۲۹ (۱۳۷۵ ش).
[۷۹]
پیرجمال اردستانی، میزان الحقایق، مقدمه مدبری، ص۴۰۲، چاپ محمود مدبری، در فرهنگ ایران زمین، ج ۲۹ (۱۳۷۵ ش).
[۸۰]
پیرجمال اردستانی، میزان الحقایق، مقدمه مدبری، ص۴۱۳ـ۴۱۷، چاپ محمود مدبری، در فرهنگ ایران زمین، ج ۲۹ (۱۳۷۵ ش).
۲۳ - معرفی آثار نثری پیرجمال۲۳.۱ - ویژگی کتاب مرآة الاءفرادمرآة الاءفراد، در تصوف مشتمل بر ۱۶۵ رساله به نظم و نثر است که در آنها به تأویل و توضیح بسیاری از آیات و احادیث و اقوال و اشعار بزرگان صوفیه، نقل برخی حکایات و وقایع زمان و بیان مفاهیم و تعلیمات عرفانی و تذکرات اخلاقی پرداخته است. او در وجه تسمیه کتاب مینویسد: فرد کسی است که چیزی نداشته باشد اما در عین حال غنی باشد، یعنی متّقی باشد، و اسرار تقوی را عاشقان میدانند که بجز دوست در عالم هیچ نمیبینند [۸۱]
پیرجمال اردستانی، مرآة الاءفراد، مقدمه انیسی پور، ص۷۴، چاپ حسین انیسی پور، تهران ۱۳۷۱ ش.
۲۳.۲ - کتاب شرح الکنوز و کشف الرموزشرح الکنوز و کشف الرموز، شامل سه بخش: بخش اول، به نظم که در آن به مسائل متفرقه عرفانی، از قبیل شرایط و آداب مرید اشاره کرده و سالک را بر التزام به ملامت عشق و صحبت ارباب دل و اصحاب فقر و خدمت پیر علیم و بریدن از ماسوای محبوب و مشغول شدن به حقیقت معشوق و تطهیر نیت و التزام به اخلاص توصیه کرده است. [۸۲]
پیرجمال اردستانی، کلیات پیرجمال اردستانی، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۴۲۷۶: شرح الکنوز و کشف الرموز ، گ ۷۳ ر .
[۸۳]
پیرجمال اردستانی، کلیات پیرجمال اردستانی، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۴۲۷۶: شرح الکنوز و کشف الرموز، گ ۷۴ پ.
[۸۴]
پیرجمال اردستانی، کلیات پیرجمال اردستانی، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۴۲۷۶: شرح الکنوز و کشف الرموز، گ ۷۵ پ .
[۸۵]
پیرجمال اردستانی، کلیات پیرجمال اردستانی، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۴۲۷۶: شرح الکنوز و کشف الرموز، گ ۸۱ پ .
[۸۶]
پیرجمال اردستانی، کلیات پیرجمال اردستانی، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۴۲۷۶: شرح الکنوز و کشف الرموز، گ ۸۶ پ .
[۸۷]
پیرجمال اردستانی، کلیات پیرجمال اردستانی، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۴۲۷۶: شرح الکنوز و کشف الرموز، گ ۸۷ ر ـ پ.
بخش دوم، به نظم و نثر، در بیان طریقه اهل عشق و محبت و بی اعتنایی سالک به هر مقام و مرتبهای است، خواه سلطنت و خواه قطبیت. بخش سوم، با نام « روح القدس » به نظم و نثر، در بیان احوال اهل حقیقت، در فضیلت عقل و عاقل و تأویل حدیث «اطلبوا العلم ولو بالصّین» و در باب محبت و عشق و نیز درباره تربیت مریدان و...، [۸۸]
سعید نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری، تهران ۱۳۶۳ ش.
[۸۹]
پیرجمال اردستانی، کلیات جمالی اردستانی، ج۱، ص۴۱۷، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۱۱۳۲: محبوب الصدیقین، نورٌعلی نور.
[۹۰]
پیرجمال اردستانی، کلیات جمالی اردستانی، ج۱، ص۴۲۰ـ۴۲۱، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۱۱۳۲: محبوب الصدیقین، نورٌعلی نور.
[۹۱]
پیرجمال اردستانی، کلیات جمالی اردستانی، ج۱، ص۴۲۸، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۱۱۳۲: محبوب الصدیقین، نورٌعلی نور.
[۹۲]
پیرجمال اردستانی، کلیات جمالی اردستانی، ج۱، ص۴۴۳، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۱۱۳۲: محبوب الصدیقین، نورٌعلی نور.
۲۳.۳ - سایر کتابهای پیرجمالمفتاح الفقر، به نظم و نثر، در حقیقت و فضیلت فقر و صفات اهل فقر؛ تنبیه العارفین، به نظم و نثر، در ضرورت تنبیه عارف و غیر عارف؛ کشف الارواح، مثنوی عرفانی در تفسیر سوره یوسف و تفصیل داستان یوسف و زلیخا ، به نثر شیوا و مشتمل بر پند و اندرز؛ بیان حقایق احوال مصطفی، درباره سیره حضرت محمد صلّی اللّه علیه وآله شامل هفت منظومه آمیخته با نثر، که از بهترین منظومههای حماسی، دینی و تعلیمی قرن نهم به شمار میآید. [۹۳]
احمد منزوی، فهرست نسخههای خطی فارسی، ج۲، بخش ۱، ص۱۲۸۷، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۳ ش.
[۹۴]
احمد منزوی، فهرست نسخههای خطی فارسی، ج۲، بخش ۱، ص۱۳۰۸، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۳ ش.
[۹۵]
احمد منزوی، فهرست نسخههای خطی فارسی، ج۲، بخش ۱، ص۱۳۷۱، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۳ ش.
[۹۶]
ضیاءالدین حدایق شیرازی، فهرست کتابخانه مجلس شورای ملی، ج ۳، ص ۵۴۴ ـ ۵۴۸ تهران ۱۳۱۸ـ۱۳۲۱ ش.
[۹۷]
عزیز دولت آبادی، «(درباره) کلیات جمالی اردستانی»، ص۱۹۸ـ۲۱۲، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز، سال ۲۱، ش ۲ و ۳ (تابستان و پاییز ۱۳۴۸).
[۹۸]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۴، ص۱۷، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۹۹]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۴، ص۳۹۳، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۱۰۰]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۶، ص۱۰۴، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۱۰۱]
احمد منزوی، فهرست کتابخانه مجلس شورای ملی، ج۱۱، ص۲۹۱، تهران ۱۳۴۵ ش.
۲۴ - منابع(۱) لطفعلی بن آقاخان آذربیگدلی، آتشکده، چاپ سنگی بمبئی ۱۲۷۷. (۲) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۳) پیرجمال اردستانی، دیوان، چاپ ابوطالب میرعابدینی، تهران ۱۳۷۶ ش. (۴) پیرجمال اردستانی، کلیات پیرجمال اردستانی، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۴۲۷۶: شرح الکنوز و کشف الرموز. (۵) پیرجمال اردستانی، کلیات جمالی اردستانی، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۱۱۳۲: محبوب الصدیقین، نورٌعلی نور. (۶) پیرجمال اردستانی، مرآة الاءفراد، چاپ حسین انیسی پور، تهران ۱۳۷۱ ش. (۷) پیرجمال اردستانی، میزان الحقایق، چاپ محمود مدبری، در فرهنگ ایران زمین، ج ۲۹ (۱۳۷۵ ش). (۸) محمد اخترچیمه، مقام شیخ فخرالدین ابراهیم عراقی در تصوف اسلامی، اسلام آباد ۱۳۷۲ش. (۹) ضیاءالدین حدایق شیرازی، فهرست کتابخانه مجلس شورای ملی، ج ۳، تهران ۱۳۱۸ـ۱۳۲۱ ش. (۱۰) عزیز دولت آبادی، «(درباره) کلیات جمالی اردستانی»، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز، سال ۲۱، ش ۲ و ۳ (تابستان و پاییز ۱۳۴۸). (۱۱) علیرضا ذکاوتی قراگزلو، «تأویل و تناسخ و بقایای آیین نقطوی»، معارف، دوره ۱۵، ش ۱ و ۲ (فروردین ـ آبان ۱۳۷۷). (۱۲) ابوالقاسم رفیعی مهرآبادی، آتشکده اردستان، بخش ۱، تهران ۱۳۳۶ش. (۱۳) حسن روملو، احسن التواریخ، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۴۹ ش. (۱۴) عبدالحسین زرین کوب، ارزش میراث صوفیه، تهران ۱۳۶۹ ش. (۱۵) عبدالحسین زرین کوب، جستجو در تصوف ایران، تهران ۱۳۵۷ ش. (۱۶) محمد بن عبدالرحمان سخاوی، الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، قاهره. (۱۷) زین العابدین بن اسکندر شیروانی، بستان السیاحه، یا، سیاحت نامه، چاپ سنگی تهران ۱۳۱۵ش. (۱۸) ذبیح الله صفا، تاریخ ادبیات در ایران، تهران ۱۳۶۳ ش. (۱۹) محمود بن علی عزالدین کاشانی، مصباح الهدایة و مفتاح الکفایة، چاپ جلال الدین همایی، تهران ۱۳۶۷ ش. (۲۰) علی بن حسین فخرالدین صفی، لطائف الطوائف، چاپ احمد گلچین معانی، تهران ۱۳۳۶ ش. (۲۱) محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانه الادب، تهران ۱۳۶۹ ش. (۲۲) محمدمعصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۵ ش. (۲۳) احمد منزوی، فهرست کتابخانه مجلس شورای ملی، ج ۱۱، تهران ۱۳۴۵ ش. (۲۴) احمد منزوی، فهرست نسخههای خطی فارسی، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۳ ش. (۲۵) عبدالواسع بن جمال الدین نظامی باخرزی، مقامات جامی: گوشههایی از تاریخ فرهنگی و اجتماعی خراسان در عصر تیموریان، چاپ نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۷۱ ش. (۲۶) سعید نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری، تهران ۱۳۶۳ ش. (۲۷) احسان الله هاشمی، «شهر تاریخی اردستان»، سالنامه نوردانش، سال ۱۰ (۱۳۳۴ ش). (۲۸) رضاقلی بن محمد هادی هدایت، اصول الفصول فی حصول الوصول، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۲۱۰۳. (۲۹) رضاقلی بن محمد هادی هدایت، تذکرة ریاض العارفین، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران (۱۳۴۴ ش). (۳۰) ابوالقاسم رفیعی مهرآبادی، آتشکده اردستان، بخش ۲، تهران ۱۳۴۲ ش. ۲۵ - پانویس
۲۶ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «پیرجمال اردستانی»، شماره۲۹۲۵. |